loading...

طلوع من

کلبه کوچولوی من

بازدید : 696
دوشنبه 28 ارديبهشت 1399 زمان : 11:22
  • 1
  • 2
  • 3
  • 4
  • 5

طلوع من

۱- بیست و دو سال از من بزرگتره. وقتی خواستیم سوار ماشین بشیم رفت دستگیره درِ عقب رو گرفت و به من گفت تو برو جلو بشین. گفتم نه بابا شما برید جلو! از اون اصرار و از من انکار، بالآخره قبول کرد جلو بشینه. وقتی نشست هم از من عذرخواهی کرد و طوری نشست که پشتش بیشتر به سمت در باشه نه به سمت من. این رفتارش مخصوصاً از طرف یه آقا خیلی برام قابل احترام بود. (نه که آقایون اصولاً خودشون رو محق میدونن واسه جلو نشستن!)

۲- نوزده سال از من بزرگتره و هیچوقت تا حالا تو ماشینی که من رو صندلی عقبش نشسته باشم نرفته جلو بشینه! مگه اینکه صندلی عقب پُر باشه.

خود من اگه یه نفر ازم کوچکتر باشه شاید حتی بهش تعارف هم نکنم واسه اینطور مسائل! ولی ببین بعضی‌ها چقدر محترم و بزرگ منشن.

تعداد صفحات : 1

آمار سایت
  • کل مطالب : 14
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • بازدید امروز : 4
  • بازدید کننده امروز : 5
  • باردید دیروز : 0
  • بازدید کننده دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 5
  • بازدید ماه : 129
  • بازدید سال : 481
  • بازدید کلی : 23049
  • کدهای اختصاصی